امام رئوف

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جمعه سیاه

18 شهریور 1395 توسط مختاري ورنوسفادراني

‍ ????????????????????????
????????????????????

واقعـــہ_هفده_شهــــریور ۱۳۵۷

واقعه ۱۷شهریور ۱۳۵۷ ،معروف به ‹‹جمعہ سیاه›› ڪه در منابع از آن با عنوان ‹‹ڪشتار ۱۷شهریور›› نیز یاد می شود، واقعه ای در جریان نا آرامی هایی بود ڪه در نهایت به وقوع *انقلاب ۱۳۵۷ انجامید* در تاریخ ۱۷شهریور ۱۳۵۷ خورشیدی ، تظاهرات مخالفین و انقلابیون در محلات جنوبی، خیابان ژاله(۱۷شهریور) و میدان ژاله (شهدا) در تهران ، منجر به سرڪوب خونین تظاهر ڪنندگان توسط نیروهای نظامی ارتش شاهنشاهی ایران شد.

۱۷شهریور ۱۳۵۷،اغلب به عنوان آغاز پایان ڪار رژیم شاهنشاهی ایران در نظر گرفته می شود ڪه هر گونه امید به مصالحه میان انقلابیون و سلطنت طلبان را از میان برد. وقایع این روز عملا˝ امڪان به ثمر رسیدن اصلاحات تدریجی، آرام و لیبرالی را عقیم گذارد.

وقایع روی داده در جمعه ی سیاه در روزگار خود، در افواه هزاران ڪشته یافته بود؛ هرچند بعدها توسط عماد الدین باقی و دیگران بر طبق آمار منابع رسمی وقت(بنیاد شهید) ادعا شد ڪه تعداد ڪشته شدگان حدود ۹۰نفر بود.

???? یاد شهیدانش گرامے باد????

 نظر دهید »

امام هشتم

09 شهریور 1395 توسط مختاري ورنوسفادراني

بیچارگان به دامن تو پر گشاده اند
اعیان به خاکبوسی پایت فتاده اند

جز نوکری به درگه میخانه ی شما
کاری بلد نبودم و یادم نداده اند

آنانکه شهره نزد سماواتیان شدند
بر خاک پاک مشهد تو سر نهاده اند

کانون حسرت همه ی اهل محشرند
آن عده که “باب الرضـــــا” ایستاده اند

این ارث خانوادگی دودمان ماست
ما را برای خدمت این خانه زاده اند

مردم اگر جواب سلام مرا دهند
تنها دلیل عزتم این خانواده اند

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..

التماس دعا ..

 نظر دهید »

نقش مروان بن حکم در جریانات سیاسی سده ی نخست اسلام

10 مرداد 1395 توسط مختاري ورنوسفادراني

مروان بن حکم نقش قابل توجهی در جریان های سیاسی سده نخست اسلام ایفا نموده است.آشنایی با زندگی افرادی نظیر او علاوه بر شناخت بیشتر نسبت به دشمنان ائمه ی اطهار (علیهم السلام)  ،باعث عبرت آموزی از گذشته و بصیرت نسبت به عدم تکرار این گونه حوادث خواهد شد. گرچه گوشه های از زندگی و اقدامات مروان در کتب تاریخی بیان شده ،اما لازم است بیش از پیش به نحوه عملکرد وی و تاثیرات آن بر جامعه ی مسلمین پرداخته شود. وی از زمان بازگشتن به مدینه (پس از تبعیدش توسط پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) ) تا پایان خلافت یزید و پس از آن با به دست گیری خلافت ،نقش عمده ای در رقم زدن تاریخ داشته است.مروان در وقایع و جنایات زمان عثمان بیش از او موثر بوده و پس از وی با مقابله با حضرت علی (علیه السلام)   و همکاری با معاویه و یزید،تلاش زیادی در غصب حق امام حسن و امام حسین (علیها السلام)  نموده و در این امر جزء مهره های اصلی محسوب می شود،به همین دلیل در زمره ی دشمنان اهل بیت (علیهم السلام)  و ملعونین قرار گرفته است.

بغض و کینه مروان نسبت به اهل بیت و رسیدن به اهدافی نظیر ،نزدیکی نزد خلفای وقت و رسیدن به مناصب حکومتی مروان را بر ان داشت که تا سر حد ممکن در مقابل ذریه نبوی ایستاده ودر تضعیف حقوق ایشان از هیچ امری فرو گذار نکند و در نهایت با عدم پذیرش حکومت توسط بن یزید توانست به زور شمشیر و با فریب عوام بر مسند حکومت بنشند و حکومت پس از بنی امیه حدود 80 سال در دست بنی مروان باقی ماندو ایشان بر جان و مال مسلمین مسلط گشتند.

در این پژوهش سعی بر این بوده که به بررسی شخصیت وی و اقداماتی که با ورودش به عرصه سیاست انجام داده و تاثیرات آن بر تاریخ اسلام پرداخته شود.

واژگان کلیدی:نقش، مروان بن حکم،سیاسی،سده،اسلام

 نظر دهید »

زندگی نامه عبداعظیم حسنی

26 تیر 1395 توسط مختاري ورنوسفادراني

عبدالعظيم عليه السّلام فرزند عبدالله بن علي، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبي عليه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت مي رسد .
پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قيس .
ولادت با سعادت حضرت عبدالعظيم عليه السّلام در سال 173 هجري قمري در شهر مقدّس مدينه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با بركت او با دوران امامت چهار امام معصوم يعني امام موسي كاظم عليه السّلام ، امام رضا عليه السّلام، امام محمّدتقي عليه السّلام و امام عليّ النّقي عليه السّلام مقارن بوده ، محضر مبارك امام رضا عليه السّلام ، امام محمّد تقي عليه السّلام و امام هادي عليه السّلام را درك كرده و احاديث فراواني از آنان روايت كرده است .
اين فرزند حضرت پيامبر صلّی الله عليه و آله وسلّم، از آنجا كه از نوادگان حضرت امام حسن مجتبي عليه السّلام است به حسني شهرت يافته است

زمينه هاي مهاجرت حضرت عبدالعظيم عليه السّلام از مدينه به ري و سكونت در غربت را بايد در اوضاع سياسي و اجتماعي آن عصر جستجو كرد؛ خلفاي عبّاسي نسبت به خاندان حضرت پيامبر صلّی الله عليه و آله و سلّم و شيعيان ائمه عليه السّلام بسيار سختگيري مي كردند،

سادات و علويّون در زمان او در بدترين وضع به سر مي بردند .حضرت عبدالعظيم عليه السّلام نيز از كينه و دشمني خلفا در امان نبود و بارها تصميم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارشهاي دروغ سخن چينان را بهانه اين سختگيري ها قرار مي دادند، در چنین دوران دشوار و سختي بود كه حضرت عبدالعظيم عليه السّلام به خدمت حضرت امام هادي عليه السّلام رسيد و عقايد ديني خود را بر آن حضرت عرضه كرد ، حضرت امام هادي عليه السّلام او را تأييد فرموده و فرمودند: تو از دوستان ما هستي .
ديدار حضرت عبدالعظيم عليه السّلام در سامرا با حضرت امام هادي عليه السّلام به خليفه گزارش داده شد و دستور تعقيب و دستگيري وي صادر گشت، او نيز براي مصون ماندن از خطر ، خود را از چشم مأموران پنهان مي كرد و در شهرهاي مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد مي كرد و شهر به شهر مي گشت تا به ري رسيد و آنجا را براي سكونت انتخاب كرد. علّت اين انتخاب به شرايط ديني و اجتماعي ري در آن دوره بر مي گردد كه وقتي اسلام به شهرهاي مختلف كشور ما وارد گشت و مسلمانان در شهرهاي مختلف ايران به اسلام گرويدند، از همان سالها ري يكي از مراكز مهمّ سكونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعيّت خاصّي پيدا كرد . زيرا سرزميني حاصلخيز و پرنعمت بود، عمرسعد هم به طمع رياست يافتن بر ري در حادثه جانسوز كربلا، حضرت حسين بن علي عليه السّلام را به شهادت رساند. در ري هم اهل سنّت و هم از پيروان اهل بيت عليهم السّلام زندگي مي كردند و قسمت جنوبي و جنوب غربي شهر ري بيشتر محلّ سكونت شيعيان بود .

حضرت عبدالعظيم عليه السّلام به صورت يك مسافر ناشناس ، وارد ري شد و در محلّه ساربانان در كوي سكّة الموالي به منزل يكي از شيعيان رفت، مدّتي به همين صورت گذشت . او در زيرزمين آن خانه به سر مي برد و كمتر خارج مي شد ، روزها را روزه مي گرفت و شبها به عبادت و تهجّد مي پرداخت، تعداد كمي از شيعيان او را مي شناختند و از حضورش در ري خبر داشتند و مخفيانه به زيارتش مي شتافتند، امّا مي كوشيدند كه اين خبر فاش نشود و خطري جانِ حضرت را تهديد نكند .
پس از مدّتي، افراد بيشتري حضرت عبدالعظيم عليه السّلام را شناختند و خانه اش محلّ رفت و آمد شيعيان شد، نزد او مي آمدند و از علوم و رواياتش بهره مي گرفتند و عطر خاندان عصمت عليهم السّلام را از او مي بوئيدند و او را يادگاري از امامان خويش مي دانستند و پروانه وار گردِ شمعِ وجودش طواف مي كردند .

حضرت عبدالعظيم عليه السّلام ميان شيعيان شهرري بسيار ارجمند بود و پاسخگويي به مسايل شرعي و حلّ مشكلات مذهبي آنان را برعهده داشت؛ اين تأكيد ، هم گوياي مقام برجسته حضرت عبدالعظيم عليه السّلام است و هم مي رساند كه وي از طرف حضرت امام هادي عليه السّلام در آن منطقه ، وكالت و نمايندگي داشته است؛ مردم سخن او را سخن امام عليه السّلام مي دانستند و در مسايل ديني و دنيوي ، وجود او محور تجمّع شيعيان و تمركز هواداران اهل بيت عليهم السّلام بود.
روزهاي پاياني عمر پربركت حضرت عبدالعظيم عليه السّلام با بيماري او همراه بود، آن قامت بلند ايمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پيروان اهل بيت در آستانه محروميّت از وجود پربركت اين سيّد كريم قرار گرفته بودند، اندوه مصيبتهاي پياپي مردم و روزگار تلخ شيعيان در عصر حاكميت عبّاسيان برايش دردي جانكاه و مضاعف بود؛ در همان روزها يك روياي صادقانه حوادث آينده را ترسيم كرد: يكي از شيعيان پاكدل ري، شبي درخواب حضرت رسول صلّي الله عليه وآله و سلّم را در خواب ديد. حضرت پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم به او فرمود: فردا يكي از فرزندانم در محلّه سكّة المولي چشم از جهان فرو مي بندد، شيعيان او را بر دوش گرفته به باغ عبدالجبّار مي برند و نزديك درخت سيب به خاك مي سپارند.

سحرگاه به باغ رفت تا آن باغ را از صاحبش بخرد و افتخار دفن شدن يكي از فرزندان پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم را نصيب خويش سازد، عبدالجبّار كه خود نيز خوابي همانند خوابِ او را ديده بود، به رمز و راز غيبي اين دو خواب پي برد و براي اينكه در اين افتخار، بهره اي داشته باشد، محلّ آن درخت سيب و مجموعه باغ را وقف كرد تا بزرگان و شيعيان در آنجا دفن شوند.
همان روز حضرت چشم از جهان فرو بست. خبر درگذشت اين نواده رسول اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم دهان به دهان گشت و مردم با خبر شدند و جامه هاي سياه پوشيدند و بر در خانه حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السّلام گريان و مويه كنان گرد آمدند؛ پيكر مطهّر او را غسل دادند، به نقل برخي مورّخان در هنگام غسل، در جيب پيراهن او كاغذي يافتند كه نام و نسب خود را در آن نوشته بود؛ بر پيكر او نماز خواندند، تابوت او را بر دوش گرفتند و با جمعيّت انبوه عزادار به سوي باغ عبدالجبّار تشييع كردند و پيكر مطهّرش را در كنار همان درخت سيب كه رسول خدا صلّي الله عليه وآله و سلّم به آن شخص اشاره كرده بود، دفن كردند تا پاره اي از عترت مصطفي صلّي الله عليه وآله و سلّم در اين باره به امانت بماند و نورافشاني كند و دلباختگان خاندان پيامبر صلّي الله عليه وآله و سلّم از مزار اين وليّ خدا فيض ببرند.

 نظر دهید »

راه حل تخیله شدن از غصه

23 اسفند 1394 توسط مختاري ورنوسفادراني

بزرگی می گفت:بطری وقتی پر است می خواهی خالیش کنی باید آن را خم کنی هر بیشتر خم کنی بیشتر خالی می شود وقتی رو به زمین بگیری زودتر و کاملا خالی می شود انسان هم گاهی دلش پراز غم و غصه می شود و باید از غصه خالی شود و خداوند در قرآن فرموده:وکن من الساجدین وباید به سجده بیفتد تا دلش از غصه خالی  شود.پس ای انسان به چه پناه میبری برای تخلیه کردن خودت درحالی که بهترین راه حل پیش تو ودر نزدیک توست .پس هرگاه پر شدی به خاک برای خدا سجده کن.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

امام رئوف

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فرهنگی
  • اشک بر امام حسین (علیه السلام)
  • بسیج
  • مذهبی
  • زندگی نامه
  • پژوهش
  • تاریخی
  • شهدا
  • شهدا
  • پزشکی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس